عین خیالشان نیست که برای این همه مردم دنیا اعصاب نگذاشته‌اند. یکی‌اش خود من. ده دقیقه که به یکی از این مسابقات فوتبال جام جهانی نگاه می‌کنم سرسام می‌گیرم و کانال تلویزیون را عوض می‌کنم. من که کلا علاقه‌ام به فوتبال چیزی در حد و اندازه‌ی لوبیا چشم بلبلی است. حالا آفتاب از کدام طرف در بیاید که به خاطر جام جهانی و به خاطر دیدن ادا و اطوارهای مارادونا بنشینم پای یک مسابقه‌ی فوتبال.
لامصب‌ها هر کدامشان یکی از این بوق‌ها را که به قول خودشان صدای فیل می‌دهد، می‌آورند توی استادیوم و تا آخر بازی توی آن فوت می‌کنند. من نمی‌دانم این همه انرژی را از کجایشان در آورده‌اند. من مانده‌ام چطور می‌شود چند ده هزار نفر آدم چیزی حدود دو ساعت با تمام شدت و حدت توی «وو-وو-زیلا»هایشان فوت کنند و آخر سر با گوش‌های سالم از استودیو بیرون بروند.
داشتم به این فکر می‌کردم که چهار تا پلیس بگذارند دم در استادیوم و این ووووزلاها را از دست مردم بگیرند. به همین راحتی می‌شود جلوی سرسام و اعصاب خوردی چند صد میلیون تماشاچی مسابقات فوتبال را گرفت. الآن که یک مقداری تو اینترنت سرچ کردم دیدم نه بابا، جریان دعوا سر این بوق‌ها بیشتر از این حرف‌هاست. یک عالمه مربی و بازیکن و مسئول فدراسیون صدایشان درآمده. هنوز هم صرفا به این خاطر بساط این بوق‌ها جمع نشده که یک جورهایی نشان و نماد فرهنگ بومی آفریقای جنوبی محسوب می‌شود. یکی از مسئولین فیفا گفته است: «ما نمی‌خواهیم جام جهانی آفریقا را اروپایی برگزار کنیم». و این یعنی اینکه ما در حال دیدن و به معنای بهتر، شنیدن جام جهانی از نوع آفریقایی آن هستیم. به هر حال درست است که فرهنگ بومی یک منطقه حال و هوای خودش را دارد و کلی به یک اتفاق جهانی نوستالژی می‌دهد ولی این باعث نمی‌شود که دیگر شورش را در بیاورند و اینجوری با بوق زدنشان ماتحت دنیا را پاره کنند.

نوشته شده توسط گ ف | در دوشنبه ۱۳۸۹/۰۳/۲۴ |