۱- گاهی مواقع آرزوهایی که به خاطر قوانین طبیعت هیچ‌وقت امکان‌پذیر نخواهند بود توی خوابم برآورده می‌شوند. با اینکه تو خواب می‌بینم که آرزوی کذایی برآورده شده است ولی انگاری همچنان یک جای قضیه می‌لنگد. انگاری به یک ورژن خراب و پر از باگ از آرزوی مذکور رسیده‌ام.
۲- تو کتاب شیمی دبیرستان واکنش‌های شیمیایی را به واکنش برگشت‌پذیر و برگشت‌ناپذیر تقسیم‌بندی کرده بودند. مرگ یک واکنش برگشت‌ناپذیر است. هیچ وقت امکان‌پذیر نخواهد بود که مامان که چهار سال پیش از این دنیا رفت بتواند دوباره زنده شود.
۳- با اینحال گاهی بهش فکر می‌کنم. اینقدر اسگل و عجیب و غریب هستم که یکی دو بار رفتم درباره روش‌های علمی برای زنده کردن افراد مُرده تحقیق کردم. مثلا چجوری می‌شود از روی دی‌ان‌ای استخوان یا مو یک نمونه مشابه از فرد مذکور ساخت. بعد به این فکر کردم شاید صد سال دیگر علم آنقدر پیشرفت کند که بتوانند مامان را دوباره زنده کنند. ولی آن موقع خودم هم مرده‌ام و تمام آرزوهایم را زیر لایه‌های خاک رس و ماسه برده‌ام (مگر اینکه خودم را هم دوباره زنده کنم). ببخشید، همین‌جوری دارم بلند فکر می‌کنم. تازه داشتم به این فکر می‌کردم که آیا کسی که اینجوری دوباره تولید می‌شود همان آدم قبلی است؟ مگر نه اینکه هویت یک آدم بیشتر از خودآگاهی (کانشِس‌نِس) می‌آید و نه جسم فیزیکی. و خودآگاهی و هویت چیزی است که در طول یک عمر زندگی‌ در فرهنگ و جامعه شکل می‌گیرد. برای همین حتی‌ با بازتولید انسان، فرد جدید یک فرد دیگر‌ خواهد بود. تنها راه ممکن آپلود کردن ذهن (مایند آپلود) به یک سیستم سخت‌افزاری و بعد دوباره انتقال آن ذهن به یک موجود جدید بیولوژیک بازتولید شده است. این تنها راه این است که مرگ، این واکنش شیمیایی ترسناک و غم‌انگیز بازگشت‌ناپذیر را بشود بازگشت‌‌پذیر کرد.
۴- دیشب خواب دیدم که وارد آپارتمان شده‌ام. کسی‌ رو تخت دراز کشیده بود. نزدیک شدم. شناختمش. مامان بود. زنده شده بود. واکنش برگشت‌ناپذیر شیمیایی و آرزوی من به واقعیت تبدیل شده بود. رفتم بغلش کردم. و بوسیدمش. ولی بعد که چند کلمه به حرف آمد فهمیدم که آرزویم دوباره با همان ورژن معیوب و باگ‌دار برآورده شده. اینکه با اینکه دوباره زنده شده بود، مریض بود و چند روز بیشتر نمانده بود که دوباره از این دنیا برود.

گ ف در: توییتر | اینستاگرام | تلگرام

نوشته شده توسط گ ف | در یکشنبه ۱۴۰۳/۰۳/۲۷ |